آموزش موسیقی

با سلام و احترام امشب تصمیم گرفتم. سری به وبلاگ خودم بزنم. ( 99/9/2.) چه کنم که دوران تعطیلی. کرونا را سپری می‌کنیم. ودلار به 27. تومان و تخم مرغ. 1200. تومان وکرایه تاکسی. 2500. تومان ونان سنگک. هم.، 2000. تومان وپول برق و گاز و آب و تلفن. آنچنانی دیگر حواس. برای. آدم باقی نمیگذاره که خاطراتمو به یاد بیاورم فقط خواستم درد دلی اندک کرده باشم ودرفرصتهای آنی. به تعریف خاطراتم بپردازم. دوستدار شما. اسماعیل امیرصالحی اسکی آمل

با سلام و احترام بنده بسیارخوشحالم که سری به وبلاگم زدم و خاطرات زیادی برایم مرور شد طی سالهای ۶۸ تا ۷۲. با بچه های شاهد آمل سرود کار میکردم البته محدودیتهایی در اجرای موسیقی زنده در شهرها و آمل ما وجود داشت تشکیل گروه سرود به پیشنهاد آقای تقی پور فرماندار آمل که بعدا وزیر شدند تشکیل شد روزی از ایشان پرسیدم ماکه تمرین میکنیم کجا باید اجرا کنیم فرمودند همین روزها اطلاع میدهم چندروز بعد سالگرد شهدا بود که اولین اجرا به پیشنهاد آقای محمدعلی که مسئول امور هنری

گفتنند: مدتی در جوانی مشق ویلن کردم اما به علت انحراف انگشت حلقه دست چپ نتوانستم ادامه دهم امروز آمده ام تا در کلاس شما نامنویسی کنم .عرضکردم چه سازی را دوست دارید فرمودند: سنتور خوب است منهم پذیرفتم و سنتور سل کوک خوش صدائی به ایشان تقدیم نمودم بهای آن احتمالا 120 هزار تومان بود و هفته ای دو شب راس ساعت 8 به منزلشان میرفتم سال اول خیلی خوب جلو رفتند چون فرزندانش در کانادا و اروپا هستند گاهی با مسافرت ایشان وقفه می افتاد .روزی از ایشان پرسیدم اختلاف سن شما

با سلام .امروز میخواهم یکی از نوشته های قبلی را باز نویسی کنم چون خالی از لطف نیست .در سال 1384 بود که خانمی آمد با کودک 4 ساله ای به همراهش که از من خواستند که با ایشان مشق موسیقی بکنم .نامشان خانم ( رئیس زاده ) بود و نام شوهرشان آقای هدایتی .بنده پس از تست کوتاهی که از کودک گرفتم دیدم بچه کنجکاو و زبر و زرنگ هست البته کمی شلوغ هم بود من به مادرش پیشنهاد دادم که ایشان باید دوره ( ارف ) را بگذراند و با او ( ب ) کار شود ولی این پسر آنقدر بر مادرش ت

با سلام .تابستان سال 1372 بود که در محل کارم بودم که شخصی با دو فرزندش و خواهر راده اش آمدند و از من خواست که یک نفر در رشته سنتور و دیگری ارگ و سه دیگر را تار بیاموزم .من به آنها گفتم سنتور و ارگ را آموزش میدهم ولی برای تار متاسفم ولی آن شخص اصرار میکرد که حتما شما باید به خواهر رزاده ام تار بیاموزید و این موضوع سبب شد که فکر فراگیری تار به سرم زد و پائیز 72 پس از تحقیق بسیار استاد جلال حیدری را پیداکردم و به مدت حدودا 2 سال خدمت ایشان مشق موسیقی کردم و

با سلام مدتيست كه نتوانستم افتخار حضور پيدا كنم و در وبلاگم خاطره بنويسم چرا كه از وقتي كه در فيسبوك عضو شده ام نتوانستم حضور پر رنگ تري در وبلاگم داشته باشم .لذا در حال جمع آوري يك رشته خاطرات و اطلاعات هستم كه به محض آماده سازي در خدمت خواهم بود

باسلام .یکی از عزیزان خواسته درمورد موسیقی ومفاهیم وقابلیتهایش بنویسم.یادم می آیددرکتابی خواندم کلمه موسیقی ازدوکلمه موسی + قی تشکیل شده است ( بمعنی موسی بخوان )لذادرفلسفه اعتقاد به توحید (صفاتی ،ذاتی،افعالی )برایرسیدن به خداوند وجود دارد عرفا اعتقاد به توحید اصواتی دارندکه انسان از طریق صوت به خدا میرسد وداوود پیامبر نمونه بارز آنست .لذادرگذشته از کلمه خنیا ( لحن ،ملودی )یاآهنگ شیرین استفاده میشد ازآنجاکه بشر بسیاری ازدستاوردهاییکه دارد مقدار زیادی از